بیداران

  دادخواهی برای حقیقت و عدالت

بازگشت به صفحه نخست > بيداران > انتشار آنلاين بيداران، سال ١٣٨٧ بزرگداشت سه رويداد پر اهميت

انتشار آنلاين بيداران، سال ١٣٨٧ بزرگداشت سه رويداد پر اهميت

يكشنبه 20 آوريل 2008

بيداران در اين سال ضمن تلاش برای ادامه انتشار فصلنامه، همچنین برای " دادخواهی، حقيقت و عدالت" که بر سر در بيداران نقش خواهد بست، کوشش خود را صرف انتشار آنلاين مقالات و نظرات مرتبط با امر دادخواهي خواهد کرد. دراين دوره از انتشار، هميار و همکار هميشگي بيداران، منيره برادران مسئوليت سردبيری آن را بر عهده خواهد داشت. اين سال سالی پراهميت برای ماست.

اين بار هم ما نتوانستيم شماره ويژه ی بيداران را در موعد مقرر منتشر کنيم.
با آنکه همه دوستاني که برای نوشتن مقاله در باره ی حقوق بشر به ما قول همکاری داده بودند، اما متاسفانه برخي از مقالات تا امروز هم آماده نشده اند و ما نتوانستيم ويژه نامه بيداران را که قرار بود به مناسبت ١٩ آذر ( ده دسامبر) و در باره حقوق بشر منتشر شود، منتشر کنيم.
در آخرين شماره نوشته بوديم : "می مانيم و مستقل به کار خود ادامه مي دهيم. در همان زمان هم می دانستیم که ماندن در فضای امروزی برای سايتی چون بيداران آسان نيست. "

هنوز هم جای فصلنامه ای جدی در باره ی مسائل حقوق بشر در ميان نشريات ما خالي ست. تاکيد بر اين امر اهميت دارد، چرا که تحریف و استفاده ابزاری از حقوق بشر، دفاع از حقوق بنيادين انسان ها را به تخريب مي کشاند. تلاش اين بود که با دعوت از همگان در اين راه گام برداريم. اما راست اين است که بيداران در اين راه تاکنون موفق نشده است. طرح صريح اين موضوع که ما به بحث و گفتگو جدی در باره حقوق بشر نياز داريم، در فضايي که هرکس حقوق بشر را با علایق فرهنگي و سياسي خود طرح مي کند، مورد پسند بسياری نيست.

بيداران بيش و پيش از هر چيز می خواست و می خواهد، تلاشگر جنبش دادخواهی و پژواک صدای خانواده های قربانيان اعدام ها و ترورهای سیاسی باشد.

در جنبش های دادخواهی هدف مشخص و روشن است : دادخواهی، حقيقت و عدالت. چالش برای آنها مي تواند در مقاطعی با برخي از هدف های سياسی گروه ها و احزاب در يک جهت قرار گيرد. اما هرجا که جنبش دادخواهی نتوانسته از انسجام و وحدت در درون خود برخوردار شود، عملا به دنباله روی و زائده احزاب سياسی مخالف و يا در قدرت تبديل شده است. در آرژانتين عليرغم تلاش برخی از احزاب صاحب نفوذ در ميان "مادران ميدان می" و کشاندن بخشی از آنها در شرايط دشوار جهانی مثلا به دفاع از صدام حسين و يا ميلوسويچ، اما از آنجا که اين جنبش در سال های سربی قامت کشيده و مادران را درد و رنجي مشترک در پيکاری واقعی برای نجات و يا دانستن حقيقت در باره عزيزان شان کنار هم قرار داده بود، توانست انسجام خود را حفظ کرده و در عرصه ی دادخواهی گام هايی بلند بر دارد. اما موفقيت آنها برای گردآمدن فقط حول درد مشترک نبود آنچه که آنها را به هم نزدیک می کرد، سرنوشت مشترک بود. دادخواهي، حقيقت و عدالت، خواست هايی بودند که مادران را به رغم اختلافات و تفاوت نظر ها با هم متحد مي کرد. مادران، مادربزرگان و فرزندان گرچه تشکل های متفاوت داشتند اما در تقابل با "مصونيت از مجازات" و در برابر دولت ها و احزاب سياسي يک دل و يک سخن بودند.
در شيلي هم عليرغم پراکندگي خانواده ها اما سه انجمن اصلي خانواده های قربانيان تا امروز بر سر اصلي ترين وجوه دادخواهي متحد مانده اند. اگر چه همچون آرژانتين هنوز تنوانسته اند آنگونه که بايد به بخشي از خواست های خود دست يابند. اما برعکس در مکزيک که گروه های سياسی بنا بر شرايط سياسی روز هر بار بخشی از خانواده ها را به دنبال خود کشاندند، هنوز تا ايجاد تشکل و گردآمدن حول خواستی فراگير فاصله بسيار است.

درد کشتار جوانان يک کشور درد يک ملت است، چرا بايد فقط خانواده ها از آن داغ به دل باشند. اما امر دادخواهي به سرنوشت و آينده خانواده ها ارتباطي مستقيم دارد. پس در روشن شدن حقيقت و تحقق عدالت آنها بیشتر ثابت قدم هستند. دادخواهی چه در معنای حقيقی و چه با تعريف حقوقی بدون آنها بی معناست. و اين بايد مورد احترام همگان باشد.
هر چه جنبش مستقل خانواده ها بيشتر تقويت شود، جنبش دادخواهی گام های بلندتری برای دست یابی به حقيقت و عدالت برخواهد داشت. اما اين واقعيت تلخ ماست که همه ی کسانی که از جنبش خانواده ها دفاع مي کنند در عمل خواهان استقلال جنبش دادخواهي نيستند. جنبش دادخواهي در مقطع مقابله با ديکتاتوری و استبداد هميشه از همه سو مورد حمايت " اپوزيسيون" است. اما مثلا وقتی حزب سوسيالست شيلي به قدرت رسید برای حفظ قدرت خود علاقه مندی به دادخواهي خانواده ها را تا حدودی رها کرد و بيشتر به فکر "آشتي ملي" بود تا روشن شدن همه ی حقيقت. اين واقعیت ربطي به بهتر بودن، انقلابي بودن و يا فعال بودن اين حزب و آن سازمان در اين کشور و آن کشور ندارد. واقعيتي ست که دست کم در سی سال گذشته بارها در کشورهای مختلف از شيلي تا الجزاير تکرار شده است. آنجایی امر دادخواهی به پيش رفته که خانواده های قربانيان، متحد و ثابت قدم و مستقل برای احقاق حقوق خود بدور از سياست احزاب تلاش کرده اند.

بيداران بعنوان پژواک صدای بخشي از خانواده های اعدامی و ترور در ايران از آغاز بر اين باور بوده که دادخواهي جنبشي مستقل و غيرحزبی است. طبعا نشريه ای که خواهان حفظ استقلال و اتحاد خانوده ها و تاکيد بر مقدم بودن امر دادخواهی بر هر شعار و طرح سياسي ست، متاسفانه نمي تواند مورد دلخواه بخش هایی از روشنفکران و فعالان سياسي ما باشد. نگاهي به سايت های خبری و مدافع حقوق بشر که در ليست پيوندهای خود، بيداران را جا نداده اند خود گویای این امراست. گفتن اين حرف نه از سر گلايه که فقط تاکيد بر واقعيتي تلخ است.

بيداران برای دادخواهی، حقيقت و عدالت

آنچه که اهميت دارد ادامه فعالیت ماست، با همه مشکلات پیش رو. مطمئن هستيم که پر آوا شدن صدای دادخواهي ما را تنها نخواهد گذاشت. چنانکه پيشتر گفته ايم
"بيداران رسانه است. و مي خواهد رسانه بماند. رسانه ای مستقل از هر نظر، اما رسانه ای در حد توان خود و امکانات موجود، رسانه ای حرفه ای و تخصصی در امر حقوق بشر.
بيداران اما مشخصه ای ديگر هم دارد که در منشور آن آمده است: رسانه اي است که " دادخواهی برای کشته شدگان جنايات سياسی را وظيفه خود مي داند و در اين راه گام بر می دارد."
بيداران در اين سال ضمن تلاش برای ادامه انتشار فصلنامه، همچنین برای " دادخواهی، حقيقت و عدالت" که بر سر در بيداران نقش خواهد بست، کوشش خود را صرف انتشار آنلاين مقالات و نظرات مرتبط با امر دادخواهي خواهد کرد. دراين دوره از انتشار، هميار و همکار هميشگي بيداران، منيره برادران مسئوليت سردبيری آن را بر عهده خواهد داشت. اين سال سالی پراهميت برای ماست.

سال جاری و سه سالگرد پر اهميت

در تقويم امسال سه سالگرد پر اهميت برای کشور ما با هم قرين شده اند. با توجه به اين سه رويداد بر آنيم که در اين سال فرياد دادخواهي را رساتر سازیم.

شصتمين سالگرد انتشار اعلاميه جهانی حقوق بشر. برای آن در سراسر جهان همايش و مراسم بزرگداشت برگزار خواهد شد. ما نيز به عنوان مدافعان حقوق بشر در جشن سالگرد انتشار اعلاميه جهاني حقوق بشر با بحث و بررسي و انتشار مقاله و مصاحبه در سايت شرکت مي کنيم. اما سعي اصلي ما بر آن است که از اين فرصت در رساتر کردن صدای جنبش دادخواهي مان در جهان استفاده کنیم. شصت سال پس از انتشار اين اعلاميه هنوز مادران و خانواده های ما از اساسي ترين حقوق خود، در کشوری که از اولين امضا کنندگان اين اعلاميه بوده است، محروم هستند. در اين باره بيداران تلاش مي کند که پژواک صدای جنبش دادخواهي در مجامع بين المللي باشد.

بيستيمن سالگرد کشتار زندانيان سياسي در سال ٦٧. انتظار می رود که به این مناسبت مراسم های ویژه ای برگزار شود. در اين سال است که بايد بر اهميت جنبش دادخواهي در همه جا تاکيد کرد، يادمان فقط مرداد و شهريور نيست، اما برگزاری مراسمي گسترده و همگاني برای بیستمین سالگرد کشتار تابستان ٦٧ به ويژه دارای اهميت است.
بيداران در نظر دارد علاوه بر انتشار مقالات، يادها و خاطره ها، کنسرت بزرگي ازهنرمندان خارج از کشور و در حمايت از جنبش دادخواهي خانواده ها سازمان دهد. در اين باره با برخي از هنرمندان کشورمان تماس گرفته و خواهيم گرفت. ما همگان را برای ساماندهي و شرکت در اين کنسرت دعوت می کنیم و دست ياری به سوی همه ی هنرمندان ايراني دراز مي کنيم.

سی امين سالگرد انقلاب. با هر نام و نگاهي به رويداد بهمن ١٣٥٧ از انقلاب تا قيام و يا انقلاب به يغما رفته و دزديده شده و... بحث در باره ی خشونت بي سابقه در ايران و صدمه های جبران ناپذير پیامد آن برای آينده ايران و به ويژه برای جنبش دادخواهي امری حياتي است. مباحث در اين باره بسيارند و ما نیز که برای روشن شدن همه حقيقت تلاش مي کنیم از بحث در باره گذشته و ارزيابي از عملکرد حاکميت تا گروه های سياسي تا جایی که به بحث های دادخواهی، حقیقت و عدالت مربوط باشد، استقبال می کنیم.

#socialtags